از سنگ آهن بافق تا ذغالسنگ طبس ؟!

محسن اختياري"عدالت ، به تعبير علي (ع ) " هر چيزي در جاي خودش " كليدواژه و گره گشاي تمامي مشكلات بشري .

ثروتمندان فقير ، شايد تعبيري مناسب براي بسيار مردماني باشد كه عليرغم برخورداري از انبوه منابع و ثروتهاي خدادادي هيچگونه منافع و بهره مستقيمي از ثروت خود ندارند ؟!

بدون ترديد اصليترين وجه تشابه و اشتراك اين دو شهرستان قرار گرفتن بزرگترين معادن كشور در حوزه استحفاظي آنهاست .

اين شهرستانها عليرغم برخورداري از منابع و معادن عظيم و تامين مواد اوليه بزرگترين صنايع كشور متاسفانه در وضعيتي قرار دارند كه فقط يك گذر كوتاه در اين شهرها و حتي نگاه مختصري به ظواهر آن هر بيننده اي را به تعجب وا مي دارد ؟! تا جاييكه شايد صفت محروم وجه اشتراك ديگر آنها باشد ؟!

شهرستان بافق برخوردار از بزرگترين ذخاير و معادن سنگ آهن كشور كه تامين كننده مواد اوليه و گرداننده چرخهاي بزرگترين صنايع كشور بخصوص صنايع و كارخانجات عظيم آهن و فولاد همچون ذوب آهن اصفهان و نظاير آن مي باشد ، فقط يك بررسي اجمالي در ظواهر شهري و همچنين وضعيت زندگي و معيشت و رفاه مردم منطقه ، هر آدم منصفي را به تعجب و تاسف وا مي دارد بگونه ايكه عليرغم برخورداري از اين ثروت عظيم خدادادي صفت محروم را مناسب اين شهرستان مي نمايد .

و مورد مشخص قابل ذكري كه تعجب و تاسف بيشتر را باعث مي شود وجود هتل لوكس و امكانات رفاهي خاصي است كه درست در وسط شهر محروم بافق براي اغيار مهيا شده ! ، در حاليكه دقيقا در پشت ديوارهاي اين مركز و پارك تفريحي ، محروميت شاخصه اصلي شهر و مردم شهر است .

مورد مشابه بافق ، شهرستان طبس است با بهره مندي از بزرگترين ذخاير ذغالسنگ كشور كه آن نيز از اصليترين مواد اوليه لازم براي به حركت درآوردن بزرگترين چرخهاي صنعت كشور است .

اما علي الظاهر تمامي بهره مندي مردم اين شهرها و شهرستانها فقط كار و زحمت بي حد و حصر در اعماق معادن است البته آنهم اگر باشد و ديگران در اولويت نباشند ؟!

از سوي ديگر در شهرستاني مانند طبس كه شديدا با مشكل كم آبي و حتي بحران بي آبي مواجه است ، يكي از بزرگترين منافع معادن عظيم ذغالسنگ حفر انبوه چاههاي تامين كننده آب مورد نياز معادن است !! كه شايد فقط قسمتي از اين آب تمامي مشكلات بي آبي و كم آبي شهرستان را حل نمايد .

اما اين تازه ابتداي ماجرا خواهد بود ، چرا كه اگر چاره اساسي انديشيده نشود در مدت كوتاهي با پايين رفتن سطح آبهاي زيرزميني تبعات بسيار زيادي از جمله كاهش آب چاهها و قناتها و چشمه ها و مهمتر از آن افزايش احتمال حوادثي همچون نشست زمين و زلزله آنهم در شهرستاني كه مردم ناخوشايندترين خاطره ها را از اين حادثه ناگوار در خاطر دارند .

و تمامي اين موارد در شرايطي است كه حتي بر مبناي مصوبات موجود كشور و مستند به مستندات قانوني كشور نيز قسمتي از عايدات و منافع اين ثروتهاي عظيم الهي كه نعمتها و موهبتهايي هستند از جانب خداوند ، مي بايست در خود اين شهرها و شهرستانها به مصرف عمران و آباداني و بهره مندي مردم منطقه برسد ، اما چه زماني اين امور محقق شود ، همچنان بايد در انتظار بود .

با اميد فرداهايي بهتر